گفت و شنود قرنطینه

ساخت وبلاگ

در 35 و اندی سالگی کجا ایستاده‌ام؟ خوشحالم؟ راضی‌ام؟ می‌خندم؟

بنظر راضی هستم، گاهی می‌خندم و آرامم.

آرزوهای بزرگ ندارم؟ چرا. فکر می‌کردم ندارم اما بعد از علامت سوال فهمیدم که دارم آن هم آرزوهای قشنگی مثل سفر و سفر.

قبلا با خودم می‌گفتم اگر یک عده را دوست ندارم یا حتی ازشان متنفرم لابد باید ناراحت باشم اما الان می‌گویم مگر می‌شود همه را دوست داشت. اصلا مگر همه دوست داشتنی‌اند؟ پس به خاطرش از خودم تائید نمی‌خواهم.

**فقط کاش روزهای قرنطینه کرونایی تمام شود. من سال‌هایی که دورکار بودم حتی ممکن بود یک هفته از خانه بیرون نروم. بنشینم و فیلم و سریال ببینم و اصلا نفهمم مردم آن بیرون چطور روز را شب می‌کنند اما الان اجبار است این اجبار آدم‌ها را چموش می‌کند.

من خسته شده‌ام؛ سلامتی برگرد...

خوشی و خوش بینی...
ما را در سایت خوشی و خوش بینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : siahozard بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 12:11